6معضلات روحی و روانی نسل آینده به دلیل بهره‌مند نبودن از موهبت‌های اجتماعی خویشاوندی (شامل برادران، خواهران، عمه‌ها، خاله‌ها، عموها، دایی‌ها و…)نکته دیگری که به نحو غیرمستقیمی به موضوع جمعیت و زادوولد در کشور بستگی پیدا می‌کند، موضوع «تشکیل خانواده» و «روابط خویشاوندی» است که در اسلام به هر دوی آن‌ها تأکید شده است. براساس اصل دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «خانواده، واحد بنیادی جامعه اسلامی است که همه قوانین و مقررات و برنامه‌ریزی‌های مربوط، باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی برپایه حقوق و اخلاق اسلامی باشدبنابراین، عامل بنیادین گسترش جمعیت، خانواده است و خانواده به خویشاوندی وابسته است. جمعیت بدون خانواده زیاد نمی‌شود و خانواده بدون خویشاوندی و خانواده بزرگ و خاله و عمه و دایی و عمو دارای نقص‌های فراوان هنجاری خواهد بود. چراکه خانواده و سنت‌ها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. یعنی اینکه سنت، مؤید خانواده است و در مقابل، خانواده به پاسداشت سنت‌ها همت می‌گمارد. در چنین صورتی، باید برای اصلاح روند نامعقول کاهش جمعیت، بر روی مفهوم خویشاوندی تأکید جدی شود؛ در غیر این صورت، دو یا سه نسل دیگر جامعه ما با بحران خویشاوندی روبه‌رو خواهد بود.

 

7?هنجار شدن فرهنگ اروپایی زندگی بدون فرزند در میان بخشی(اندک) از مردم ایران اسناد روشنی وجود دارد که در جامعه اروپا به ‌علت فقدان جهان‏ بینى معرفتى، بنیان خانواده‌ها آسیب‌های فراوانی را تجربه کرده است. یکی از این آسیب‌های بسیار جدی، توافق بر تداوم زندگی بدون فرزند است به ‌‏طورى‏ که به ‏همین ‏دلیل، نرخ رشد منفى را در این کشورهاى مرفه و ثروتمند تجربه می‌کنند. متأسفانه نگاهی اجمالی به پایگاه‌های اجتماعی در عرصه اینترنت، گواهی بر این ادعاست که نمونه‌های روشنی از پذیرش این هنجار منفی اروپایی در میان بخش(هر چند) اندکی از جامعه ایرانی رواج یافته است.

 

8?هزینه‌ی نگه‌داری سالمندان در جوامعی که خانواده‌ها به سمت تک فرزندی می‌روند، خانه‌ی سالمندان یک ضرورت می‌شود. وقتی پدر و مادر به سنی می‌رسند که دیگر توانایی اداره‌ی خودشان را ندارند، نیازمند به شخص دیگری می‌شوند. اگر این پدر و مادر فرزندان زیادی داشته باشند، به صورت طبیعی آنان از والدین خود به نوبت مراقبت می‌کنند؛ اما اگر آن‌ها یک فرزند داشته باشند، مسئولیت نگه‌داری والدین به دوش همین یک فرزند می‌افتد. این فرزند اگر بخواهد بار نگه‌داری از والدین را بر دوش بکشد، باید از کار و فعالیت اقتصادی چشم پوشیده و بسیاری از کارهای دیگر خود را تعطیل کند. به صورت طبیعی بسیاری از فرزندان این کار را نمی‌کنند و یا بهتر است بگوییم که نمی‌توانند این کار را انجام دهند. در نتیجه دولت باید وارد عمل شده و از سالمندان نگه‌داری کند. اگر فرزندان هم بخواهند بار نگه‌داری از والدین را بر دوش بکشند، پیش‌رفت جامعه متوقف خواهد شد؛ زیرا با وجود وقت زیادی که نگه‌داری از یک سالمند می‌گیرد، نسل بعدی از فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی محروم خواهد شد.آیا تا به حال درباره‌ی هزینه‌های نگه‌داری از سالمند فکر کرده‌اید؟ برای این که بدانید این هزینه تا چه اندازه سنگین است با هم به یکی از کشورهای پیش‌رفته‌ی اروپایی سری می‌زنیم. سوئد در اروپا کشوری مثال‌زدنی در زمینه‌ی پیشرفت است. این کشور با مساحت 964?449 کیلومترمربع،سومین کشور بزرگ اروپا از نظر مساحت می‌باشد. جمعیت مقیمِ سوئد بیش از 9?2 میلیون نفراست که تقریباً 7?9 میلیون نفر آن را سوئدی‌ها تشکیل می‌دهند.بحران میزان باروری و تجدید نسل، کاهش حجم کل جمعیت ملی، بحران کاهش نیروی در سن کار، بحران سالمندی جمعیت و افزایش مهاجرت های بین ‌المللی و تغییرات هویتی و فرهنگی، از مهم ترین مصادیق چالش های جمعیتی به شمار می آیند.

 

در حدود پانزده درصد سوئدی‌ها را مهاجران تشکیل می‌دهند. مهاجرت فراوان به سوئد موجب شده این کشور به کشوری چند ملیتی تبدیل شود. رشد جمعیتی سوئد در حدود نیم درصد است که دوسوم آن مدیون ورود مهاجران است.

 

وقتی جمعیت کار کم باشد، باید زنان که مادران جامعه هستند مشغول کار شوند؛ از همین رو 79 درصد زنان در سوئد تمام وقت کار می‌کنند. این در حالی است که حد متوسط زنان شاغل در اتحادیه‌ی اروپا 56 درصداست.در حال حاضر خود سوئدی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که باید به افزایش جمعیت فکر کنند. هم‌زمان با مسأله‌ی مهاجرت، تعداد زاد و ولد در این کشور با رشد فزاینده‌ی خود روبرو است.نکته‌ی بسیار مهم درباره‌ی سوئد، آمار بالای جمعیت سالمند در این کشور است که کارشناسان جمعیتی این کشور را نسبت به آینده نگران کرده است.

 

هزینه‌های مراقبت از سالمند در خانه‌های مراقبت‌های ویژه و خانه‌های عادی، توسط مالیات‌های شهرداری تأمین می‌شود. هزینه‌های مراقبت از سالمندان در سال 2005 در سوئد بالغ بر 76 .8 میلیارد دلار بوده است. بخش عمده‌ی این هزینه توسط مالیات‌های شهرداری‌ها و یارانه‌های دولتی تأمین شده است. نکته‌ی جالب توجه این است که فقط چهار درصد از این مبلغ توسط خود سالمندان پرداخت شده است. در سال 2020 نیاز به خدمات در سالمندان به سبب افزوده شدن به تعداد افراد بالای هشتاد سال افزایش می‌یابد. به علاوه کسانی که در سال‌های 1960 به دنیا آمده‌اند به سنین بازنشستگی می‌رسند که مفهوم آن این است که هزینه‌های پرداخت حقوق بازنشستگی افزایش می‌یابد.این در حالی است که نسبت شهروندانی که در مشاغل درآمدزا فعالیت می‌کنند، تا این سال‌ها کاهش می‌یابد. این افزایش سالمندان یک چالش بزرگ برای جامعه‌ی سوئد خواهد بود. این افزایش سالمندان بالای هشتاد سال نیاز به خدمات بیشتری را ایجاب می‌کند و این در حالی خواهد بود که کسانی که هزینه‌های این خدمات را فراهم می‌کنند تعداد کمتری از افراد جامعه را نسبت به دریافت‌کنندگان خدمات تشکیل خواهند داد.اگر نسبت هزینه‌های مراقبت از سالمندان سوئد را به بودجه‌ی کشور خودمان مثلا در سال 92 حساب کنیم، باید بگوییم با بودجه 727 هزار میلیارد تومانی سال 92 حدود یک بیست و هفتم بودجه‌ی مملکت را باید صرفِ مراقبت از سالمندان کنیم؛ البته فراموش نکنید که جمعیت سالمند ما در سال 1420 حدود بیست میلیون نفر خواهد شد؛ یعنی بیش از دو برابر کل جمعیت فعلیِ سوئد. این نکته را هم از یاد نبریم که در سال 1480 جمعیت ایران به سی و یک میلیون نفر خواهد رسید که نزدیک به نیمی از آن سالمند خواهد بود.

 

حالا خودتان قضاوت کنید: چه آینده‌ای در انتظار جامعه‌ای است که به سوی تک فرزندی می‌رود؟با کمی دقت در آماری که ارائه شد معلوم می‌شود، سالمندانی که آخرین سال‌های عمر خود را باید در خانه‌ی سالمندان بگذرانند، پدر و مادرهایی هستند که در دهه‌ی شصت به بعد به دنیا آمده و پس از ازدواج هم بیش از یک یا دو فرزند نیاورده‌اند.

 

9?مهاجرت اجباری و گسست فرهنگی کشور مقصد   نیروی انسانی به عنوان یکی از مولفه های مهم در رونق اقتصادی هر کشور به شمار می رود. امروزه کشورهای توسعه یافته بخش بسیاری از کسری جمعیت و نیروی کار مورد نیاز خود را از طریق مهاجرت پذیری، جبران می نمایند. بر طبق آخرین آمار موجود که سازمان مهاجرت و توسعه بین المللی آن را منتشر کرد، کل مهاجرت در سطح جهان در سال 2009 میلادی، برابر با 213 میلیون نفر بوده که از این میان کشورهای غربی و در راس آن آمریکا با پذیرش 43 میلیون نفر مهاجر، بالاترین میزان پذیرش مهاجرت را به خود اختصاص داده است. کمبود نیروی کار فعال برای پیشبرد اهداف توسعه و رشد اقتصادی در این کشورها موجب شده است تا سیاست جذب مهاجر با محدودیت های کمتری نسبت به کشورهای دیگر صورت پذبرد.اگر چه امروز علت اصلی مهاجرت از کشورهای همسایه به ایران به علت فقدان نیروی کار در کشور ما نیست و ریشه ی این پدیده را باید در وضعیت اقتصادی فرهنگی و شرایط معیشت خود کشورهای مبدا مثل افغانستان، پاکستان و سایر کشورها جست، اما طبق پیش بینی ها ممکن است در صورتی که چاره ای برای علاج بیماری سالمندی جمعیت در نظر گرفته نشود ما نیز خود مجبور به پذیرش مهاجرت در آینده نزدیک گردیم.اما روی دیگر سکه مهاجرت پیامدهای منفی می باشد که میتواند به لحاظ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آثار نامطلوبی بدنبال داشته باشد. از جمله می توان به تضاد فرهنگی مهاجرین و کشور مقصد اشاره کرد در سال های گذشته سیل مهاجرت اتباع کشورهای همسایه به ایران که در بعضی از نواحی منجر به تغییر و گسست فرهنگی شده است تاثیر نامطلوبی در پی داشته است.علاوه بر این میتوان به چالش های اجتماعی و امنیتی اشاره کرد که نتیجه حضور بی حد و اندازه اتباع افغانی است که به ایران مهاجرت کرده اند، افزایش بزهکاری، آدم ربایی، قتل و برهم زدن امنیت اجتماعی از موارد قابل ذکر است. این در حالی است که تا امروز مهاجرین برای ورود به ایران همواره با مشکلات فراوانی روبرو بوده اند و دولت ها در دوران متفاوت احساس نیازی برای جذب نیروی کار از طریق مهاجرت نداشته اند و سیاست های اتخاذ شده در این مورد در بیشر موارد سختگیرانه بوده است. با این وجود در صورتی که روند پیر شدن جمعیت ادامه یابد دولت نیز مجبور است سیاست های کشور غربی در قبال مهاجرت و جبران فقدان نیروی کار الگو قرار دهد که البته باید خود را برای مقابله با چالش های فراوان امنیتی، اجتماعی و فرهنگی آماده نماید.

 

10?کاهش جمعیت؛ بخش کشاورزی و تأثیر مستقیم آن بر رونق اقتصادی کشور برای درک اهمیت بخش کشاورزی لازم است به این نکته توجه شود که از دیدگاه برخی پژوهشگران، کشاورزی، شناسه تاریخ و تمدن بشریت است. هدف نهایی کشاورزی از دیرباز تأمین غذا به‌‌ عنوان یکی از مهم‌ترین نیازهای حیاتی بشر تعریف شده است. بنابراین امنیت غذایی دارای آنچنان اهمیتی است که امروزه به‌‌عنوان کالای عمومی تعریف شده و دولت‌ها موظف به تأمین آن شده‏اند. از سویی دیگر، «تأمین استقلال کشور» از اهداف محوری انقلاب اسلامی است.مخالفان سیاست کنترل جمعیت معتقدند که کنترل جمعیت با فلسفة ازدواج در تنافی و تعارض است و اینکه تولیدمثل و داشتن فرزند زیاد در اسلام ذاتاً مطلوب است. همچنین کمبودها و مشکلات اقتصادی را ناشی از ناتوانی دولت ها در برنامه ریزی صحیح می دانند و نه ناشی از فزونی جمعیت.دستیابی به این مهم نیز بدون‏ توجه به تأمین مواد غذایی، امری محال است و با عنایت به اینکه بخش کشاورزی و منابع طبیعی، تأمین‌کننده مواد غذایی کشور است؛ لذا آسیب دیدن این بخش در حقیقت، برای استقلال و امنیت ملی کشور مخاطره‌آمیز است.از طرفی، سیاست‌گذاران امور گوناگون در کشور اذعان ‏دارند کشاورزی در فرایند رشد و پیشرفت کشورمان نقش حیاتی دارد و بسیج منابع برای توسعه این بخش را ضروری می‏دانند. «در برخی از کشورهای برخوردار از امکانات فنی حرفه‌ای با اتکا به فناوری‏های نوین و حمایت‏های هدفمند نسبت به ارتقای بهره‏وری و بهبود عملکرد در حوزه کشاورزی، با این حال با اعطای یارانه هدفمند (به اندازه نیمی از ارزش محصولات) از تولیدکننده محصولات کشاورزی حمایت به عمل می‏آیددر نظام جمهوری اسلامی ایران بخش کشاورزی وظیفه تأمین امنیت غذایی متکی بر تولید داخلی با استفاده علمی و کارآمد از منابع آب و خاک و سایر منابع و حفاظت از منابع طبیعی را به‏ عهده دارد. این بخش با برخورداری از حدود 12 درصد تولید ناخالص داخلی، 20 درصد اشتغال و سهم قابل توجهی از صادرات غیرنفتی و حدود 80 درصد مواد غذایی مورد نیاز کشور، جایگاه والایی در اقتصاد ملی دارد. اعمال تحریم‌ های دشمن، وزن استقلال غذایی در اتخاذ راهبردهای کلان کشور را دو چندان کرده است.با وصفی که گفته شد، جوامع روستایی و عشایری به‌عنوان جامعه تولید‌کننده، بستر اصلی فعالیت‌های کشاورزی کشور بوده و هر تحولی در کاهش جمعیت کشورمان (در بخش کشاورزی)، تأثیر مستقیمی بر رونق اقتصادی کشور خواهد داشت که باید مورد توجه مسئولان امر باشد.بنابراین قبل از اینکه این موضوع در کشور ما نیز به بحران تبدیل شود خوب است پیامدهای پیری جمعیت به دقت برای مردم ، مسئولان و کارشناسان مورد گوشزد قرار گیرد . ( علی محمدی، بصیرت)

 

11- ضعیف شدن نیروی دفاعی کشور بدون تردید جمعیت جوان و همچنین زیاد بودن جمعیت، یکی از مؤلفه‌های اصلی قدرت می‌باشد. با پیش‌رفت‌هایی که در عرصه‌ی جنگ‌های مدرن شکل گرفته، برخی به اشتباه افتاده و گمان کرده‌اند امروزه برای حفظ اقتدار دفاعی نیازی به جمعیت نیست؛ اما این یک گمان اشتباه است. همین قدر بدانید که کشورهای مدعی جنگ‌ مدرن، برای افزایش جمعیت خود به تکاپو افتاده‌اند؛ مثلاً اسرائیل با این که مدرن‌ترین تسلیحات نظامی را در اختیار دارد؛ اما به شدت با کنترل جمعیت مخالف بوده و در این رژیم هر عائله‌ی یهودی، حداقل باید چهار فرزند داشته باشد. جالب است بدانید که در میان بیست و شش کشور منطقه‌ی چشم انداز، از نظر نرخ باروری کل، رژیم اشغالگر قدس با نرخ 2?91 رتبه‌ی هفتم و ایران با نرخ 1?59 رتبه‌ی بیست و پنجم را دارد!!

 

12- کاهش جمعیت جوان و نخبه‌ی کشور   بدون تردید نیروی جوان در پیش‌رفت علمی کشور نقشی اساسی ایفا می‌کند. بسیاری از جمعیت نخبه‌ی کشورها را جوانان تشکیل می‌دهند. هر اندازه جمعیت به سمت سالمندی پیش می‌رود، به صورت طبیعی از طبقه‌ی جوان نخبه کاسته می‌شود. درست است که دانشمندان سالمند از سرمایه‌های بی‌بدیل هر جامعه‌ای محسوب می‌شوند؛ اما باید پذیرفت که نخبگان جوان از بازوان اصلی این دانشمندان هستند. بدون وجود نخبگان جوان، سلسله‌ی علمی جامعه دچار آسیب جدی شده و ممکن است حتی در جایی قطع شده و دیگر تداوم نیابد. برخی از کشورهای پیش‌رفته که با کاهش جمعیت مواجه شده‌اند، با جذب جوانان نخبه از کشورهای دیگر این خلأ بزرگ را پر می‌کنند.برای درک جایگاه ویژه‌ی نخبگان جوان در پیش‌رفت کشور، کافی است بدانید متوسط سنی دانشمندان هسته‌ای ما در مراکز مهم هسته‌ای بیست و پنج سال است.(عباسی ولدی ، چرا باید از سالمندی جمعیت نگران باشیم )

 

مهمترین چالش های جمعیتی ایران در آینده: نتایج پیش بینی های سال 2010 سازمان ملل متحد درباره تحولات باروری نشان می ‏دهد که در صورت ادامه روند کنونی کاهش باروری و تحقق پیش بینی های یادشده، کشور ما با مسائل و چالش های گوناگونی روبه رو خواهد شد که مهم‏ترین آن‌ها عبارت ‌اند از:

 

ـ چالش های جمعیتی:بحران میزان باروری و تجدید نسل (منظور از تجدید نسل این است که نسل جدیدی باید جای نسل قدیم را بگیرد. این فرایند را تجدید نسل گویند)، کاهش حجم کل جمعیت ملی (تداوم «کاهش میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی» موجب خواهد شد که کشور با رشد منفی یا سقوط جمعیتی مواجه شود که به آن کاهش حجم کل جمعیت ملی گویند)، بحران کاهش نیروی در سن کار، بحران سالمندی جمعیت و افزایش مهاجرت های بین ‌المللی و تغییرات هویتی و فرهنگی، از مهم ترین مصادیق چالش های جمعیتی به شمار می آیند.

 

ـ چالش های فرهنگی ـ اجتماعی مهم ترین چالش های فرهنگی ـ اجتماعی ناشی از کاهش ناگهانی رشد جمعیت عبارت‌اند از: بحران ساختاری خانواده، شکاف های نسلی بر اثر به هم خوردن توازن جمعیت نسل ها، جمع شدن چترهای حمایتی خانواده از سالمندان و کاهش تدریجی سرمایه اجتماعی.

 

ـ چالش های اقتصادی از نگاه جمعیت ‌شناختی، جمعیت در حال رشد و جوان، احتیاج بیشتری به کالا و خدمات دارد و به همین دلیل در جامعه در حال رشد، تقاضا برای امکانات مسکن، املاک و مستغلات افزایش می یابد، ولی با کاهش سطح باروری و کم شدن جمعیت، جمعیت متقاضی کالاهای اساسی از جمله مسکن و امکانات رفاهی کاهش خواهد یافت و این موضوع زمینه ساز ایجاد بحران اقتصادی در جامعه خواهد بود.

 

ـ چالش‌های سیاسی ـ امنیتی کاهش جمعیت جوان، به معنای کم شدن تعداد نیروهای توانمند برای دفاع از اقتدار، امنیت و تمامیت ارضی کشور است و این موضوع برای کشوری با ویژگی‌ های نظام جمهوری اسلامی ایران که همواره در معرض تهدیدهای فزاینده نظام سلطه و جهان استکبار است، بسیار خطرساز است. (ابراهیم شفیعی سروستانی، همایش ملی « تغییرات جمعیتی و نقش آنها در تحولات مختلف جامعه»)کودکان در خانواده های کم جمعیت، به ویژه تک فرزندی، همواره با سلسله خواست ها و انتظارات بی پایانی رشد می کنند که همه یا اکثر آنها برآورده می شود. از این رو، فرزندان در چنین خانواده هایی با مفاهیم ارزشی و اخلاقی ای نظیر قناعت، ایثار، گذشت، کمک به هم نوعان، صبر، شکیبایی، تحمل، مدارا و… بیگانه خواهند بود.نگاهی بر سیاست های کشورهای غربی در خصوص کاهش جمعیت ایران، ادعای وجود چالش های سیاسی امنیتی در صورت ادامه روند کنونی کاهش جمعیت را به اثبات می رساند که در ادامه به آن می پردازیم